صدراصدرا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

فرشته ما صدرا

روز دوم بي مامان جون

1390/4/18 10:36
نویسنده : فهیمه
798 بازدید
اشتراک گذاری

خدا رو شكر جمعه بود و من و بابا و خاله تهمينه خونه بوديم.

ماشالله صبح كه ساعت 11 آقا صدرا از خواب بيدار شدن و تا 12 بيدار و باز 12 خوابيد و 6 عصر بلند شد

فقط اين وسطا واسه شير يه تكوني مي خوردن.

عصر هم خاله تهمينه رو كثيف كرد و ....

شب هم بابايي گفت پسرم امروز همش خونه بوده بهتر بريم پارك!!!!!!!!!

منم زود حاضر شدم و رفتيم البته خاله امتحان داشت و خونه موند

اول رفتيم يه دوري زديم و بعدش تصميم گرفتيم بريم بستني بخوريم

جاتون خالي تا بستني رو آورد اولين قاشق كه رفت آقا صدرا دهنش و مزه مزه كرد و صداهاي جور واجور (شبيه بچه گربه) از خودش درآورد كه مامان بابا منم هستم

ديد نه آبي از ما گرم نمي شه زد زير گريههههههههههههههههههه

كه منم بستني مي خوام و ما هم بستني نخورده اومديم بيرون

تا خونه گريه كرد و جيغ زد.خونه بهش لعاب برنجش و دادم و قطره مولتيش كه كمي آروم شد آقا شكموو

روز دوم هم بخير گذشت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)