عاشقتم دردونه
بخدا عشقي
خوردني مامان
ديروز داشتم بعد عمريييييييييييييييي
شايد از تولد تو تا الان اپيليدي نكرده بودم
(آخه ديگه اعصابي برام نمونده)
داشتم اپيلاسيون مي كردم
تو كنارم بودي و مي خنديدي و با سر و لبخند و بوس ازم اجازه مي خواستي كه دستت بگيري
ولي من هم با لبخند و شوخي مي گفتم نه و تو مدام بوسم مي كردي
تا اينكه ...............
تلفن زنگ زد و من رفتم جواب بدم برام جالب بود كه تو مثل هر دفعه نپريدي
كه روم و برگردوندم چي ديدم
؟
؟
خوشبختي يعني همين
خدايا شكرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی