تعطیلات نیمه شعبان و اخلمد
ببخشید پرت و پلا مینویسم
ولی خوب هرچی سر راه باشه زودتر . . .
تعطیلات نیمه شعبان تصمیم گرفتیم به جایی که شاید ده سال نرفته بودیم
آخرین خاطره ای که ازش داشتم
خیلی جای قشنگی بود و نزدیک مشهد ولی پیاده رویی زیاد
ولی چون دختر خاله ام از اصفهان اومده و بهانه جور شد و رفتیم
اخلــــــــــــــــــــــــــــــــــمد
عجب جای قشنگی
یادمه 10 سال پیش که رفتیم باید تمام راه رو از توی رودخونه می رفتیم
ولی الان ی پیاده روی سنگ فرش درست کردن
خیلی پیشرفت کرده بود
کلی مغازه و تخت و رستوران و ....... باز شده بود
10 سال پیش فقط تاکسی الاغ داشت الان هم تاکسی الاغ و هم موتور تاکسی
2500 متر پیاده رفتیم تا به ی جا واسه اتراق کردن رسیدیم
هرچی از زیباییش بگم و عکس بزارم
شنیدین و عکس دیدن کی بود مانند رفتن
القصه
شب تا صبح موندیم و بازی گروهی و ورق بازی و ..... تا صبح
رفتیم سمت آبشار
بخاطر اینکه دردونه راه بریم مجبور شدیم تمام مسیر رو از توی آب بریم
چون توی خشکی میگفت بغل............بغل
اینم ژستهای جدید صدرا خان
ولی دقت کنید توی هیچ عکسی خودمونم بکشیم به دوربین نگاه نمیکنه بلکه خودمون حواسش نیست بگیریم
همیشه نگاه به افقه
شاید اون دور دورا پراید میبینه
ماهیگیری با سبد
شما هم میخواین؟؟؟؟؟؟؟؟
صدرا و بچه ها
آب خوردن از چشمه
خسته و هلاک از ی پیاده رویی طولانی
اینم همراهی های ما هههه
اینم حسن ختام