روز يازدهم بي مامان جون
خدايا 11 روز گذشت و هنوز صدرا بدوشم
توي اين مدت 1 كيلو و 200 گرم كم كردم امروز چكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نوبتي هم باشه نوبت بابا بود
اين روز بابا منتظر موند خونه و از گل پسرش نگهداري كرد كه صبح پسر خوبي بودي و عصر كه نوبت مامان شد اذيت كردي ولي اي ول پسرم
شب هم باتفاق خاله تهمينه شام رفتيم بيرون
البته تو خواب بودي
ساعت نزديك 1 نصف شب البته ههههههههه
اندكي صبر مامان جون نزديك است
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی