دوست داشتني مامان واكسن 6 ماهگيت و كه زدم خيلي اذيت شدي بابايي هم نبود و جشن 6 ماهگيت و گذاشتيم واسه 7 ماهگيت ولي با مامان جون اينا ي جشن كوچلو گرفتيم ولي بدون بابا كه صفا نداره گفتم بهت كه خيلي روزاي سختي بود تب شديد داشتي و بي حال...........گوشت درد مي كرد و مدام گريه مي كردي.....................لثه هات مي خاريد و جيغ مي زدي.......................منم كه تنها بودم خلاصه اينطوري شد كه 6 ماهگيت خيلي ساده بود البته عكس گرفتم ولي سيستم ويروسي بود و ......... خلاصه قرار شد 7 ماهگيت جبران كنيم خيلي دوست دارم ماماني اينقدر شيرين شدي.............دست مي دي(وقتي مي گم ياالله آقا صدرا) ...............باي باي مي كني ماما و بابا و علي و ...